بوکیکو
دانلود رمان جدید pdf
بوکیکو
دانلود رمان آسو از نسرین سیفی

دانلود رمان آسو از نسرین سیفی رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان آسو از نسرین سیفی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

صدای هلهله و فریاد می آمد. گویی یک نفر عمدا می خواست صدایش را به گوش شخص یا اشخاصی برساند. صدای سرنا و دهل شیشه ها را به لرزه درآورده بود و مردان پای کوبان فریاد شادی سر داده بودند. من ترسیده و آشفته میان اتاق نیمه تاریکی روی یک صندلی زهوار دررفته در خودم مچاله شده بودم. فکرم مختل شده بود و هزاران صحنه مثل فریم های فیلم از مقابل چشمانم می گریختند…

خلاصه رمان آسو

تمام این چند روزه، هرکس از راه رسیده بود چیزی زیر گوششم زمزمه کرده بود و گذشته بود، بی آنکه بداند آنچه در قلب و روح من می کارد تمام اندامم را به لرزه درمی آورد. صدای کوبیده شدن دهل مرا در اندیشه ای تلخ فروبرده بود. این صدای طبل پیروزی بود که می گفت اینجا خون بهای فرزندمان را به سور نشسته ایم که سوگ از آن شماست… یک سینی بزرگ روبه رویم روی زمین گذاشته بودند. یک بشقاب برنج و گوشت کباب شدۀ گوسفندی که همین امروز سر بریده بودند.

یک تنگ دوغ و یک لیوان بلوری هم توی سینی بود و رویش را با تور قرمز رنگ پوشانده بودند. گرسنه نبودم. یعنی هیچ حسی نداشتم. ذهنم آنقدر آشفته بود که نمی توانستم روی چیزی تمرکز کنم. هر از چند گاهی لای در اتاق باز میشد، یک نفر سرش را می آورد داخل، نیم نگاهی به من میکرد، سری به تأسف تکان میداد و میرفت. از عصر تا حالا آنقدر صورت جور واجور دیده بودم که شمارش از دستم در رفته بود. نه اینکه من اینجا غریبه بودم، نه! همه آسو، دختر مرتضی خان، را می شناختند.

با بعضی هایشان سر یک کلاس درس خوانده بودم تا تصدیق ششم بگیرم و بعضی هایشان را سر قبر آقا علی عباس دیده بودم. همان موقع ها که مادرم با نخوت سرش را بالا می گرفت و مرا به دنبال خودش می کشید و من شادان مثل یک پرندۀ سبکبال این سو و آن سو می رفتم. همان موقع ها که زنان هر دو ده ترسان به مادرم سلام می کردند و زیرچشمی رفتار ما را می پاییدند. حالا آنقدر خوار و کوچک شده بودم که همان ها به تأسف برایم سر تکان می دادند و می گذشتند…

دانلود رمان آسو از نسرین سیفی رایگان pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
صدای هلهله و فریاد می آمد. گویی یک نفر عمدا می خواست صدایش را به گوش شخص یا اشخاصی برساند. صدای سرنا و دهل شیشه ها را به لرزه درآورده بود و مردان پای کوبان فریاد شادی سر داده بودند. من ترسیده و آشفته میان اتاق نیمه تاریکی روی یک صندلی زهوار دررفته در خودم مچاله شده بودم. فکرم مختل شده بود و هزاران صحنه مثل فریم های فیلم از مقابل چشمانم می گریختند…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آسو
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    نسرین سیفی
  • ویراستار
    نسرین سیفی
  • طراح کاور
    بوکیکو
  • صفحات
    1064
  • منبع تایپ
    بوکیکو
  • 3 روز پيش
  • kikoadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان خانم مددوکس از جیمی مک گوایر pdf دانلود رمان فصل وصال از آزاده میرزایی pdf دانلود رمان منفصل از شادی جمالیان pdf دانلود رمان روی خوش زندگی از صدای بی صدا pdf دانلود رمان تب تند پیراهنت از زهرا گوبانی pdf دانلود رمان ژست از فاطمه اشکو pdf دانلود رمان مثلث دو گوش از خانومی و mahtabi22 pdf دانلود رمان آریانا از سلنا شمس pdf دانلود رمان انجمن شاعران مرده از ان اچ کلاین بام و تام شولمن pdf دانلود رمان بن بست از منا معیری pdf دانلود رمان تاریک ترین شب (جلد اول مجموعه تاریک ترین) از مجموعه تاریک ترین) جنا شوالتر pdf دانلود رمان به بهانه درس خواندن از نوشین۷۸ pdf دانلود رمان کویر عشق از Tina27 pdf دانلود رمان گیج گاه از نگار_ب pdf دانلود رمان انگور نارس از پگاه مرادی pdf دانلود رمان پیمان بارانی از زهرا ارجمندنیا pdf دانلود رمان سقوط یک کوه از نسیم غلامی pdf دانلود رمان هوروش از منیر قاسمی pdf دانلود رمان خدا نگهدارم نیست دریا دلنو از دریا دلنو pdf دانلود رمان پادشاه جمجمه (جلد اول) از پنلوپه اسکای pdf دانلود رمان نفست میشوم ولی اجباری از سحر زکریایی pdf دانلود رمان در حسرت آغوش تو از niloofartavoosi pdf دانلود رمان آنهدونیا از سدگل pdf دانلود رمان دل می رود ز دستم از Kimia.76 pdf دانلود رمان چیزی زیبا از جیمی مک گوایر pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 276 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوکیکو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.