بوکیکو
دانلود رمان جدید pdf
بوکیکو
دانلود رمان نوشیکا از نساء حسنوند

دانلود رمان نوشیکا از نساء حسنوند pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان نوشیکا از نساء حسنوند با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

امروز بار جدید سفارش دادم، حول‌و‌حوش ساعت ۱۱ می‌رسه در مغازه. یاسر حواست جمع باشه بار ابریشمه، کم و کاستی پیش نیاد… آره خودمم هستم، تا نیم ساعت دیگه برمی‌گردم، فقط اگه زودتر از من اومدن تو حواست باشه. پیچید تا پله‌های حجره‌ی حاج صابر رو بالا برود که با دیدن موتوری که با سرعت به سمتش می‌آمد و شیشه‌ای که در دستش بود، حرف در دهانش ماسید. نمی‌دانست ماجرا چیست، فقط متوجه شد آن دختر چادری با مشمای پر آبی که دو ماهی قرمز داخلش بود و چند قدمی با او فاصله داشت، هدفشان است.

خلاصه رمان نوشیکا

یاسین همچنان خیره ی دست دراز شده ی آهو بود. باورش نمی شد یک کف دست بچه این گونه کمکش را پس زده بود. یک دختر، تنها مگر چقدر پس انداز داشت که پول بیمارستان را هم پس بدهد. با خودش که تعارف نداشت به تریج قبایش برخورده بود. جدی و با اخم گفت: پولتون رو بذارید جیبتون کی اجر کار نیکش رو با پول پس میگیره که من دومیش باشم؟ آهو رسماً آمپر چسبانده بود

این از بدو ورودش که گدا فرضش کرده بودند این هم از خود یاسین که این گونه صحبت می کرد. شما عادت دارید زوری کار خیر کنید؟! یا بهتره بگم لذت می برید همه ی آدما زیر پای شما باشن و با پولتون سامون بگیرن؟ من نخوام به من لطف کنید باید کی رو ببینم؟ شما لطف کردید اون روز من رو نجات دادید بعدش بردید بیمارستان و کل روزتون از دست رفت تا آخر عمر مدیونتون هستم ولی دلیل نمیشه به شعور و شخصیت من توهین کنید.

اون آقا هم تا گفتم با شما کار دارم پاسم داد مسجد محل، یکی با خودتون این کار رو بکنه خوشتون میاد؟ رگباری حرف میزد و خودش را کنترل می کرد تا بغض نکند. این جماعت فقط ادعا داشتند کمکش را فراموش نکرده بود، نمک نشناس نبود ولی غرورش هم ارزش دار بود. هر وقت جوانی سالم و سرحال را میدید که در گوشه ی خیابان دست به گدایی دراز کرده بود نه تنها دلش بلکه….

دانلود رمان نوشیکا از نساء حسنوند pdf رایگان بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
امروز بار جدید سفارش دادم، حول‌و‌حوش ساعت ۱۱ می‌رسه در مغازه. یاسر حواست جمع باشه بار ابریشمه، کم و کاستی پیش نیاد… آره خودمم هستم، تا نیم ساعت دیگه برمی‌گردم، فقط اگه زودتر از من اومدن تو حواست باشه. پیچید تا پله‌های حجره‌ی حاج صابر رو بالا برود که با دیدن موتوری که با سرعت به سمتش می‌آمد و شیشه‌ای که در دستش بود، حرف در دهانش ماسید. نمی‌دانست ماجرا چیست، فقط متوجه شد آن دختر چادری با مشمای پر آبی که دو ماهی قرمز داخلش بود و چند قدمی با او فاصله داشت، هدفشان است.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    نوشیکا
  • ژانر
    دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    نساء حسنوند
  • ویراستار
    نساء حسنوند
  • طراح کاور
    بوکیکو
  • صفحات
    2772
  • منبع تایپ
    بوکیکو
  • 4 روز پيش
  • kikoadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان شعله های سوزان از مریم پیروند pdf دانلود رمان فصل دیوونگی از آذین بانو pdf دانلود رمان شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی pdf دانلود رمان نیمی من و این شهر دیوانه گلن از من و این شهر دیوانه گلن فرخ نیا pdf دانلود رمان صعود گناه از گناه کورا ریلی  pdf دانلود رمان تعصب و اما عشق از فاطمه اشکو pdf دانلود رمان جدال عشق و نفرت از مهدیه محمدی pdf دانلود رمان اسیر درون از خانومی pdf دانلود رمان فردا به وقت تو از یاسمن راد pdf دانلود رمان خاکستری (جلد چهارم مجموعه چهار جلدی پنجاه طیف) از مجموعه چهار جلدی پنجاه طیف) ای ال جیمز pdf دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر pdf دانلود رمان شعله نقره ای (جلد سوم) از کارپو کینرد pdf دانلود رمان بدنام از زهرا بیگدلی pdf دانلود رمان آخرین داستان عشق از پگاه رستمی فرد pdf دانلود رمان آسو از نسرین سیفی pdf دانلود رمان یاقوت از زهرا عمادی pdf دانلود رمان پیله تا پروانه از پیله تا پروانه سارا رایگان pdf دانلود رمان گناه از نیلوفر pdf دانلود رمان آزاد (جلد اول) از shaghayegh_h96 pdf دانلود رمان ماهاراجه از مهتاب.ر pdf دانلود رمان دختر جن زده از fargad_tanha pdf دانلود رمان اربابم باش (فصل اول) از دنیا دوستی pdf دانلود رمان سیاه سفید از AVATAR pdf دانلود رمان ردپا از فاطمه خاوریان pdf دانلود رمان دختر کرد از انسیه تاجیک pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 376 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوکیکو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.