خلاصه کتاب:
ماجرای قصه ناتمام درباره زنی به اسم نیلوفر هست که ۱۱ سال از زندگی همراه با همسر و پسرش می گذره و کل وقت خود را صرف امورات آن دو میکند با پیدا کردن یکی از دوستانش بعد سال ها از فیسبوک به اسم شراره ارتباط و دیدار در فضای حقیقی ایجاد میشود دورهمی های زنانه کلید می خورد نیلوفر به همسرش شک میکند و برای این که او را بیازماید دست به امتحان سختی میزند و در واقع میخواهد گره را به جای دست با دندان باز کند توصیف مفصل زندگی طبقه ی آپارتمان نشین مرفه تهرانی (شوهری کاسب که مغازه ای در یکی از پاساژ های صادقیه دارد و زنی خانه دار در آپارتمانی در گیشا)
خلاصه کتاب:
باران هزار بار زد، سد بغض من شکست نبودنت پدیدار شد، پلک می بندم وبی خیال تا یادت برود، ولی پنجره باز شد و طوفان تو به قلب من نشست، باران زد و دلتنگیت بیشتر مرا شکست…
خلاصه کتاب:
خانزاده مغروری که تازه درسش رو تموم کرده و از خارج برمیگرده توی یه نگاه بعد ده سال دوری عاشق دختر خدمتکارشون که همبازی بچگی اش بوده میشه ولی…
خلاصه کتاب:
مثل یه ارایش نظامی برای حمله اس..چیزی که زندگی سه تا دخترو ساخته و داره شکل میده.. دردایی که جدا از درد عشقه… دردای واقعی… دردناک… مثل شطرنج باید عمل کرد.. باید جنگید… باید مهره هارو بیرون بندازی… تا ببری… اما واسه بردن خیلی از مهره ها بیرون افتادند… ولی باید دردسرهارو به جون خرید… ریسک کرد… باید با دردسر زندگی کرد…
خلاصه کتاب:
صدای شلیک رعد و برق و طوفانی که می خواست تنه ی درختان را از جای بکند بر رعب و وحشت من می افزود. هوای نسبتا سرد پاییزی در کوچه های تاریک شب، ترسم را بیشتر می کرد. نزدیک در خانه ی طلایی رنگ می شوم. و انگشتم را روی زنگ خانه می گذارم. ولی تاریکی کوچه ها و نشنیدن صدایی زنگ حکایت از قطع برق دارد. کلافه تلفن همراهم را از کیفم خارج می کنم و شماره ی کامران را می گیرم. تلفن همراهم را نزدیک گوشم می آورم و با صدای رعد و برقی که دلم را می لرزاند سرم را درون شانه هایم پنهان می کنم.
خلاصه کتاب:
این رمان درباره یک گروه مافیاست که به گروه نهنگ های قاتل شهرت دارند. این گروه توسط دو برادر به نام هاکان و ماکان رهبری میشه و بعد از رخ دادن اتفاقات غیر منتظره، فرناز همسر ماکان که زندگی عاشقانه ای باهم دارند، مسئولیت های ماکان در این باند رو میپذیره و وارد دنیای مافیا میشه!
خلاصه کتاب:
_آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت وقتی روشنی چشم هایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود. با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات از تنهایی معصومانه دست هایت... آیا میدانی که در هجوم درد ها و غم هایت و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیات حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود...؟ آنه، اکنون آمده ام تا دست هایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی و اینک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار توست....
خلاصه کتاب:
زندگی پر فراز و نشیب رضا انجمن، یکی از برجسته ترین اساتید ادبیات دانشگاه، استادی به ظاهر موفق با شخصیتی ملول و آزرده که کسی علاقه ای به او ندارد و تنهاست، روزی از پشت پنجره دانشکده، ریما، دانشجوی فعال و ممتازی را می بیند که با شتاب به پشت پرچین درختهای...
خلاصه کتاب:
نگار دختر ۲۲ ساله ای که در کنار خاله و پدربزرگش زندگی می کند. روابط سرد موجود در خانواده از او دختر آرام و مغمومی ساخته است. زندگیش با پیدا شدن یک مزاحم ناشناس که ادعا می کند از گذشته او با خبر است متحول می شود. حقایقی برملا می شود که او را کنجکاو می کند برای دانستن و کشف رازهای...
خلاصه کتاب:
وصل ۹ سال پیش عاشق شد… حاصل عشق نیکی شد و مردی که بدون فهمیدن از داشتن نیکی وصال را ترک کرد. ۹ سال گذشته. نیکی ۸ ساله است و وصال مردونه جور زندگیشو کشیده. پاشا، بعد از ۹ سال به ایران برگشته تا به عمه ی پیرش کمک کنه و کارخونه اش را بچرخاند. یک تصادف و ملاقاتی که برای وصالی که هنوز خاکسترهای این عشق رو به دنبال خودش می کشه. چیزی نیست که بیخیالش کنه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوکیکو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.