خلاصه کتاب:
ماهور خانم دکتر زیبا و جذابی که با مرگ پدر و مادرش بعد از سال ها از امریکا به ایران برمیگرده. به خاطر اتفاقاتی سفرش طولانی تر از اونچه که فکرش رو میکنه میشه… خواهر برادر کوچکتری که کسی رو جز اون ندارن و برادر بزرگی که معتاده. باعث میشه برای مدتی ایران بمونه که با پیشنهاد صیغه از طرف پسرعمه متاهلش کاوه مواجه میشه. از طرفی عکسهای بدون پوشش در آغوش کاوه به دست زن کاوه میرسه که …
خلاصه کتاب:
زندگی بنفش ماجرای زندگی بنفشه و نیماست. نیما مدت هاست عاشق خواهر کوچیکتر دوستشه. اما بخاطر ۱۲ سال اختلاف سنی حرفی نمی زنه. اما درست زمانی تصمیم می گیره وارد عمل شه که بنفشه تو یه رابطه عاطفی قرار داره! ولی دیگه نیما دست بردار نیست… اما این تمام ماجرا نیست مخصوصا وقتی ماجرایی از کودکی بنفشه برملا میشه… درست وقتی نیما و برادر بنفشه صمیمی میشن….
خلاصه کتاب:
داستان دختری کاملا احساسی البته شیطون که همیشه تو فکر و خیال خودش و عشقش رو کنار هم میبینه… عشق ممنوعه و رابطه اجباری این دختری احساسی رو حتما بخونید…
خلاصه کتاب:
بانوی بسیجی بر عکس اسمش در بارهی آراد! پسری پولدار و بی بند و باره که زندگیش رو صرف خوش گذرونی و کارش کرده ولی از یه جایی به بعد با ورود آرام دختری ساده و مغرور و در عین حال پایبند به اعتقادات! زندگی آراد مسیر زندگیش عوض می شه و برای اولین بار توی زندگیش عشق رو تجربه می کنه!
خلاصه کتاب:
همه چیز از یه تصادف شروع میشه. یک طرف تسنیم، رانندهی ماشینه و طرف دیگه، مردی که حافظش رو از دست داده. مرد مرموزی که دو ماه توی کما بود، اما هیچکس سراغش نیومد. وقتی به هوش میاد، اسمش میشه سینا. به ناچار همخونهی تسنیم و خانوادش میشه تا از روی وسایلی که شب تصادف همراهش بوده، هویتش رو پیدا کنه. توی اولین قدم، پاش به یه مهمونی عجیب باز میشه که سینا رو وارد یه بازی خطرناک میکنه. یه بازی پر از قربانی، پر از خون بازی! تسنیم هم یکی از اون قربانیهاست، سینا میتونه نجاتش بده؟
خلاصه کتاب:
چهل روز از آن روزِ اول می گذرد… چهل روز پیش را یادت هست ویهان؟! آخ ببخشید، ویهان نه آرش، آرش بودی هان؟درست می گویم؟! چهل روز است که من مدام با خودم تکرار می کنم چرا؟… شاید ندانی اما، بی جوابی برایِ بعضی چرا ها خیلی می تواند کشنده باشد! چهل روز است که من لب از لب باز نکرده ام نه اینکه نتوانم نه! گمان می کنم بعضی وقت ها کلمات بی ارزش می شوند وقتی که به بزرگیِ رنجی که بر شانه هایت سنگینی می کند فکر می کنی!
خلاصه کتاب:
گلبرگ کهکشان دختر منزوی و گوشه گیری که سال ها بابت انتقام تیمور آریایی به دور از اجتماع و بهطور مخفی بزرگ شده. با شروع مشکلات خانوادگی و بهقتل رسیدن پدرش مجبور میشود طبق وصیت پدرش با هویت جدیدی وارد عمارت آریاییها شود و بین خانوادهای قرار بگیرد که نابودی تنها بازمانده کهکشان هدف نهایی محسوب میشود. با ورود گلبرگ ماجراها و کشمکشهای خانوادگی رخ میدهد و رازهایی برملا میشود و عشقی پنهانی سر میگیرد که به ویرانی ختم میشود…
خلاصه کتاب:
داستان درباره ی دختری به اسم مینا هستش که جدیدا با پسری به اسم عادل از یک خانواده ی ثروتمندی آشنا شده، عادل قصد داره که با مینا ازدواج کنه ولی مینا عادل رو فقط واسه دوستی میخواد و قصد ازدواج با اونو نداره، تا اینکه مینا پسر عموی عادل رو میبینه و عاشق اون میشه اما…
خلاصه کتاب:
کمتر از هشت سال قبل فرامرز، همسرش مژده رو که حامله بود، رها می کنه و به دنبال آرزوهای خودش میره و مژده که به خاطر ازدواج با فرامرز از جانب خانواده اش طرد شده بود بدون اون و با کمک داییش به زندگیش سر و سامون می ده و بعد از سه سال با سهراب ازدواج می کنه، اما زندگیش با سهراب هم چهار سال بیشترطول نمی کشه و سهراب می میره، حالا بعد از نزدیک به هشت سال فرامرز به ایران برگشته و طی اتفاقاتی پاش به زندگی مژده باز می شه و تبدیل می شه به سوهان روح اون…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوکیکو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.