دانلود رمان ونوس، پاپیون و مارس از آتوسا ریگی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دوستام و خونواده ام منو از خودشون روندن. حتی دختری که عاشقش بودم به من پشت کرد. من رفتم و کاری کردم که همه فکر کنن من مردم!!! حالا بعد از هفت سال برگشتم تا حسابمو با تک تک اون آدما صاف کنم. اول از همه هم میرم سراغ ترانه. دختری که یه زمانی عاشقش بودم اما الان ازش متنفرم بدهکاری باباش همون چیزیه که من می تونم ازش استفاده کنم و ترانه رو به خاک سیاه بنشونم!
خلاصه رمان ونوس، پاپیون و مارس
دیروز داشتم برای پست جدیدم توی اینستاگرام نقاشی می کشیدم. می دونی، دوباره ھمون اتفاق غیرقابل باورِ ھمیشگی تکرار شد. و من طرح چشمای تو رو کشیدم. چشم ھای آبی! با این تفاوت که چشم سمت چپ یه لکه بزرگ قھوه ای داخل آبی ھاش خودنمایی می کنه. این لکھ قھوه ای اونقدر بزرگه که اکثرا آدما خیال میکنن رنگ چشم ھا متفاوتن. یکی آبی و اون یکی قھوه ای! چشم ھای تو ھمینقدر خاص و عجیبن!
و تنھا چشم ھات این خاصیت شگفت انگیز رو نداره. برای ونوسی که مارسه، فکر میکنم بقدر کافی حیرت انگیز به حساب میای! با خودم گفتم چه ایرادی داره حالا، یه بارم عکس چشم ھای دو رنگ تو رو بذارم توی پیج و… وقتی صفحه ام رو باز کردم با تعداد زیادی از چشم ھای دو رنگی مواجه شدم که به سردی نگاھم میکردن. اینکه از صد و ھفت تا پستی که گذاشتم ھفتاد و ھفتاش عکس چشمای تو بود، شوکه نشدم…